الیناالینا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

خاطرات الینا فرشته ی آسمونی

تابستان 1402

میخوام بگم

  تو بهترین ستاره بخت منی ....می خوام بگم که خواستمت تموم دنایای منی . می خوام که هر شب واسه تو ستاره ها را بشمارم...ماه و ستارم واسه چی...هر چی تو گفتی بشمارم. می خوام که بغض سینم و ...درد تو درمون بکنه...دردم و درمون نکنه ...شاید که آرومم کنه. می خوام که با برق نگات خورشید را بیرون بکنم...می خوام که با بغض صدات رعد را پریشون بکنم. می خوام که بگم عزیز من صبر و قرار من تویی...صبر و قرار تو منم...عمر و نیاز من توی. می خوام که خواستن تو را با گریه فریاد بزنم...عشق و نیاز این دل و تو سینه فریاد بزنم. می خوام بگم دوست دارم ...تمومه حرفام همینه...بگم فقط تو را دارم...تموم حرفام...
14 بهمن 1392
1